غزل گوهر وصل – فال حافظ

حافظ به ممدوح میگوید ای که خاک در تو تاج سر من است، مقام من پایینتر از آن است که به اندیشه عطرآگینت خطور کنم و این که به یاد من هستی از بزرگواری توست؛ چه کسی به تو یاد داده بنده را بنوازی؟
غزل گوهر وصل – من که باشم که بر آن خاطر عاطر گذرم – غزل ۳۲۸
من که باشم که بر آن خاطر عاطر گذرم
لطفها میکنی ای خاک درت تاج سرم
دلبرا بنده نوازیت که آموخت بگو
که من این ظن به رقیبان تو هرگز نبرم
همتم بدرقه راه کن ای طایر قدس
که دراز است ره مقصد و من نوسفرم
ای نسیم سحری بندگی من برسان
که فراموش مکن وقت دعای سحرم
خرم آن روز کز این مرحله بربندم بار
و از سر کوی تو پرسند رفیقان خبرم
حافظا شاید اگر در طلب گوهر وصل
دیده دریا کنم از اشک و در او غوطه خورم
پایه نظم بلند است و جهان گیر بگو
تا کند پادشه بحر دهان پرگهرم
۱- انسانی متواضع و افتاده حال هستی و نیتی پاک داری، از این رو مورد توجه همگان قرار می گیری. قصد سفری داری که خیر تو در آن است، پس تردید نکن. موقعیتی خوب خواهی یافت و شهرتی که تو را نزد همگان عزیز خواهد کرد. اما شرط رسیدن به آن تلاش و کوشش است.
۲- قدر خود را بدانید و اعتماد به نفس خود را حفظ کنید. خود کمتربینی از موانع اصلی برای رسیدن به اهداف و آرزوها است. شما هم با سعی و تلاش می توانید دستاوردهای بزرگی کسب کنید و به مقام بالا برسید. برای رسیدن به خواسته ها تلاش کنید و امید خود را از دست ندهید. همواره به یاد خداوند باشید و نماز و عبادت را فراموش نکنید.
۳- در انتظار دیدار و وصال کسی یا چیزی یا مقامی و ثروتی هستید. بهترین یار و یاور شما خداوند می باشد . پس به یکی از مشاهد متبرکه بروید و ضمن دعا نذر خود را ادا کنید که گشایش بسیار خواهد بود
۴- دعا می کنم که این نیت شما هر چه زودتر بر آورده شود به شما مژده می دهم که مدتی نه چندان دور این نیت عملی می گردد و جای نگرانی باقی نمی گذارد
۵- چیزی از دست دادهاید و نگران می باشید به زودی واقعه شیرینی در زندگی شم بوجود می آید و جبران گذشته می شود
۶- به دنبال تغییر شغل یا مقام نباشید زیرا تحولات آینده طوری است که این کار را برای شما آسان خواهد کرد
۷- فرزندم خداوند بزرگ به درختانی که ریشه دارند سهم بیشتری از آسمان می بخشد . جنابعالی در آینده شخص موفقی خوهید بود و فرزندانتان ابروی خانواده شما خواهند شد و در پیر یاز زندگی راحتی بر خوردار خواهید شد
۸- قلب شما در پاکی مثل آیینه می باشد خوشا بحال کسی که ضرباتش متعلق به اوست زیرا معونیت و عرفانی که در دل شماست پاک و بی آلایش می باشد
بیت اول
من که باشم که بر آن خاطر عاطر گذرم
لطفها میکنی ای خاک درت تاج سرم
من آنقدر منزلت ندارم که در ضمیر عطرآگین و خاطره تو گذر کنم. ای کسی که خاک درگاهت مانند تاج سر من است، تو در حق من بسیار لطف داری.
✦✦✦✦
بیت دوم
دلبرا بنده نوازیت که آموخت بگو
که من این ظن به رقیبان تو هرگز نبرم
ای دلربا، به من بگو چه کسی به تو اینگونه مهربانی با زیردستان را آموخته است؟ زیرا من هرگز گمان ندارم که اطرافیان و مراقبان تو چنین کاری کرده باشند.
✦✦✦✦
بیت سوم
همتم بدرقه راه کن ای طایر قدس
که دراز است ره مقصد و من نوسفرم
ای پرنده بهشتی، توجه و عنایت خود را به نگهبانی راهم بگمار، زیرا این راهی بس دراز است و من در کار سیر و سفر تازهکار هستم.
✦✦✦✦
بیت چهارم
ای نسیم سحری بندگی من برسان
که فراموش مکن وقت دعای سحرم
ای باد سحری، مراتب چاکری مرا به آن محبوب برسان و بگو که موقع دعای سحرگاهان مرا از یاد نبَرَد.
✦✦✦✦
بیت پنجم
خرم آن روز کز این مرحله بربندم بار
و از سر کوی تو پرسند رفیقان خبرم
خوشا آن روزی که از این منزلگاه بار سفر بربندم تا پس از آن دوستانم سراغ مرا از سر کوچه و برزن تو بگیرند یعنی مقیم آستان تو شوم.
✦✦✦✦
بیت ششم
حافظا شاید اگر در طلب گوهر وصل
دیده دریا کنم از اشک و در او غوطه خورم
ای حافظ، شایسته است اگر برای دسترسی به وصل دوست که مثل جواهر ارزشمند است، چشمم را از اشک همچون دریا کرده و در آن غوطهور شوم.
✦✦✦✦
بیت هفتم
پایه نظم بلند است و جهان گیر بگو
تا کند پادشه بحر دهان پرگهرم
مقام و مرتبت شعر بر اساس والایی نهاده شده و در همه عالم فراگیر است. به فرمانروای دریا بگو تا به عنوان صله، دهانم را پر از مروارید سازد.
مقصود از پادشه بحر پادشاه هرمز، سلطان البحر، و در اینجا همان تورانشاه است.
غزل شماره ۳۲۸ حافظ با صدای علی موسوی گرمارودی